غالبا غیر هم جنسگرا Mostly Heterosexual
«غالبا غیر همجنس گرا» بودن به چه معنی است
در این مقاله سعی شده آنچه را که ما در مورد افرادی که «غالبا غیر هم جنسگرا» یا (Mostly Heterosexual) هستند میدانیم، مورد بررسی قرار داده است.
عموماً از این مقیاس به منظور طبقه بندی افراد به عنوان غیر هم جنسگرا، دوجنسگرا یا گِی/ لزبین (همجنسگرایی زن و مرد) استفاده کردهاند. اما چگونه محققان این هفت نمره را به سه گروه تقسیم کردهاند؟
این امر از مطالعه ای به مطالعه ی دیگر فرق میکند، اما یک رویکرد نسبتاً معمولی برای گروه بندی اینگونه بوده
که نمره ی ۱-۰ به عنوان غیر هم جنسگرا، ۴-۲ به عنوان دو جنسگرا، و ۶-۵ به عنوان گِی/ لزبین (همجنسگرا) میباشد.
در نتیجه، تحقیقات بسیار کمی به طور خاص بر روی افرادی که تنها اندکی جاذبه یا کشش جنسی به جنس موافق یا مخالف دارند متمرکز شده است (نمرهی ۱ و ۵) شما ممکن است افراد با نمره ی ۱ را (غالباغیر هم جنسگرا) بنامید.
از صفر (منحصرا غیرهمجنسگرا) تا شش (منحصرا هم جنسگرا)
شما احتمالاً در مورد مقیاس معروف کینزی در خصوص تمایلات جنسی شنیده اید که از صفر (منحصرا غیر هم جنسگرا) تا شش (منحصرا هم جنسگرا) متغیر است. کینزی و تیم تحقیقاتی او شرکتکنندگان در این مقیاس را براساس این موضوع دستهبندی کردند که چگونه به مجموعه ای از سوالات در مورد جاذبه های جنسی، خیال پردازی ها، رفتارها و برچسب های گرایش هویت جنسی که در طول زندگی خود استفاده میکردند، پاسخ دادند. بیشتر تحقیقات در مورد گرایش جنسی که از آن زمان انجام شده است،
بنابراین، ما در مورد افرادی که «غالبا غیرهمجنسگرا» هستند چه میدانیم؟ در یک مقالهی اخیر توسط همکار من و استاد دانشگاه کرنل ریچ ساوین- ویلیامز و دانشجوی دورهی فوق لیسانس او ژانا وراگالووا، چهار یافتهی اصلی در مورد این گروه شرح داده شده است:
۱) آنها یک الگوی متمایز از جاذبهها یا کششها را دارند و نسبت به افراد «منحصرا غیر همجنسگرا»، از احتمال بیشتری برای داشتن برخی از رفتارهای مربوط به جنس موافق برخوردار میباشند؛
۲) آنها در جمعیت به خوبی نمایش داده میشوند؛
۳) گرایش (غالبا غیرهمجنسگرای) آنها در طول زمان نسبتا پایدار بوده است؛
۴) این برچسب برای کسانی که آن را پذیرفتهاند معنادار است. من در بخش زیر برخی از یافتههای اصلی مقاله را مرور میکنم.
۱. مشخصهی گرایش جنسی کسانی که «غالبا غیر هم جنسگرا» میباشند، چیست؟
در مرور و بررسی آنها در مورد آثار موجود، این تحقیق نشان داد که «غالبا غیر هم جنسگراها» نسبت به غیر هم جنسگراها از لحاظ جاذبهها، خیال پردازی ها و رفتارهای جنسی بیشتر به سوی جنس
موافق گرایش داشتند اما این میزان در مقایسه با دوجنسگراها کمتر بود.
این موضوع هم در طول سنین مختلف و هم در دو جنس زنان و مردان صادق بود.
این تفاوت ها برای کشش جنسی به جنس موافق، بیشتر از رفتار در مورد جنس موافق بود (به عبارت دیگر بیشتر کشش بود تا خودِ رفتار).
۲) چه تعداد از مردم «غالبا غیر هم جنسگرا» هستند؟
دادهها از ۲۱ مطالعه از ۶ بخش یا شهرستان مورد بررسی قرار گرفتند و درجه ی شیوع «غالبا غیر هم جنسگرا ها» در سراسر مطالعات بسیار متفاوت بود:
از ۱.۲ تا ۲۳ درصد در میان زنان و ۱.۷ تا ۹ درصد در میان مردان. نرخهای بالاتر زمانی پیدا شدند که به جای اینکه از مردم پرسیده شود که آیا اکنون یک کشش به جنس موافق را احساس میکنید،
از آنها پرسیده شد که آیا آنها هرگز کششی به جنس موافق داشتهاند یا خیر.
با در نظر گرفتن مطالعاتی که سوال را از این طریق پرسیده بودند، درجهی شیوع برای زنان ۷.۶ تا ۹.۵ درصد و برای مردان از ۳.۶ تا ۴.۱ درصد بود.
۳) آیا «غالبا غیر هم جنسگرایی» صرفا یک فاز (دورهی تحول و تغییر) است؟
سه مطالعهی طولی، دادههای مربوط به پایداری «غالبا غیرهمجنسگرایی» در طول زمان را ارایه داد.
آنها دریافتند که در بررسی دو نقطهی زمانی از اوایل نوجوانی تا بزرگسالی، حدود نیمی از کسانی که در نوجوانی «غالبا غیرهمجنسگرا» تشخیص هویت داده میشوند،
همچنان در بزرگسالی به همان نحو تشخیص هویت داده خواهند شد. این ثبات یا پایداری کمتر از یک هویت غیر هم جنسگرا، اما بالاتر از یک هویت دو جنسگرا بود.
اکثریت قریب به اتفاق کسانی که هویت «غالبا غیرهمجنسگرا» را ترک کردهاند، یک هویت غیرهمجنسگرا را پذیرفته بودند.
غالبا غیر هم جنسگرا Mostly Heterosexual
۴) هنگامی که افراد میگویند که «غالبا غیر هم جنسگرا» هستند، این امر چه معنایی دارد؟
برخی مطالعات از مردم پرسیده بودند، هنگامی که میگویند «غالبا غیرهمجنسگرا» هستند، این امر چه معنایی دارد؟
در طی یک مطالعه از مردان جوان در شمال نیویورک (آمادهسازی از سوی ساوین- ویلیامز و ریگر)، آنها اینگونه پاسخهایی دادند:
«غیرهمجنسگرا هستم تا زمانی که یک مرد مناسب در مقابل من ظاهر شود» و «غیر همجنسگرا هستم اما خشک نه» پاسخ دادند.
در مطالعه ی دیگری در خصوص زنان جوان (آستین و همکاران, ۲۰۰۷) دختران «غالبا غیرهمجنسگرا» گفتند، «۸۵ درصد غیر هم جنسگرا، به همراه کششهای جزئی به زنان هستند.»
آنها همچنین در مورد این موضوع صحبت کردند که جذابیت یا کشش آنها به مردان و زنان متفاوت است- کششها نسبت به جنس موافق رمانتیکتر، اما کششها نسبت به جنس مخالف جنسیتر است.
مطالعات کَمّی نشان دادهاند، زمانی که «غالبا غیر هم جنسگراها» میدانند که در حال پاسخ به یک تحقیق نیستند، به جای دوجنسگرایی یا دیگر برچسبها، این افراد به احتمال زیاد غیر هم جنسگرایی را ترجیح میدهند.
(در پاسخ به یک تحقیق آنها بیشتر خود را «غالبا غیر هم جنسگراها» میدانند)
این بررسی، دانشمندان را بر آن می دارد تا پایان دسته بندی سه گروهی (غیر هم جنسگرا، دوجنسگرا و گی/ لز بین یا همان هم جنسگرا) که بر تحقیقات تاکنون غالب بوده را مطرح ساخته و رویکرد دقیق تری نسبت به مطالعهی گرایش جنسی در نظر بگیرند.
البته بررسیهای بسیار زیادی در این زمینه لازم است تا گروههایی را مورد مطالعه قرار دهند که حدود ۴ تا ۱۰ درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.
همانطوری که بررسیهای وسیع فدرال شامل موارد مربوط به گرایش جنسی میشوند، امیدوارم که درک بهتری از این گروهها امکانپذیر باشد.
psychologytoday.com
مقاله خوبی بود