نویسنده:
بازدید: 1141 بازدید
تاریخچه علم هیپنوتیزم

تاریخچه علم هیپنوتیزم

استفاده از هیپنوتیزم در معابد خواب “Aesculapian” در یونان باستان حداقل به 500 سال قبل از میلاد مسیح میرسد که به طور خاص برای درمان بیماران روحی و روانی طراحی شده بود. کشیک های یهودی توانستند که از “خواب” بعنوان یک آیین برای آغاز درمان استفاده کنند و

سپس دردها و امراض “بیماران” را آنالیز و تلاش کردند که درد و بیماریهای جسمی و ذهنی را از آنها خارج کنند.

 

تاریخچه علم هیپنوتیزم
تاریخچه علم هیپنوتیزم

با نگاه کردن به صورت عینی به این موضوع متوجه میشویم که این شکلی از “تلقین درمانی” است! هر چند سوابقی که به ما بگوید این موارد تا چه حد موفق بوده یا نبوده اند وجود ندارد!

تصویر مدرن از هیپنوتیزم اکنون ، تا حد زیادی تحت تاثیر یافته های یک فیزیکدان اتریشی در 18 قرن پیش به نام فرانتس آنتوان مسمر (Franz Anton Mesmer” 1734-“1815) قرار می گیرد.

شواهد بدست آمده حاکی از آن است که تنها مسمر هیپنوتیزم اسرار آمیز را برای رسیدگی به سلامت روان عموم مردم به ارمغان آورده است. اما این دستاورد را تحت عنوان هیپنوتیزم ارائه نکرد، وی آن را “مغناطیس حیوانات” نامید!

مسمر ادعا کرد علت و منشاء بسیاری از بیماریها به دلیل اختلال یا درگیری جریان میدان مغناطیسی در بدن ما است. او پس از مشاهده ی یک جادوگر خیابانی به صورت تصادفی، این مفهوم نسبتا عجیب و غریب دستکاری کردن آهنرباهای مغناطیسی را که در آن زمان کاملاً ناشناخته بود، گسترش داد.

مخاطبان مسمر کاملا ترسیده بودند از اینکه چطور او با عصای جادوگری آهنربایی اش هر چیزی را در اطراف جذب و دفع خواهد کرد! چرا که آنها قبلاً چنین چیزی را ندیده بودند. حکایت ها حاکی از آن است که این جادوگر خیابانی به مردم درباره ی مغناطیس گفت 

و اعلام کرد که در همه جا و درون هر کس مغناطیس وجود دارد، سپس او شروع به ارائه ی تلقینات به افراد خاصی کرد که اگر او آنها را با عصای جادوگری اش لمس کرد مغناطیس در بدن هایشان تاثیر می کند ،

مثلاً شخصی در حالیکه می خندد به زمین می افتد و دیگری در حالیکه گریه می کند این اتفاق برایش خواهد افتاد و غیره. به صورت حیرت آوری مسمر هر آنچه تلقین کرد به واقع اتفاق افتاد و رسیدن به این شواهد بود که در آن لحظه مسمر تصمیم به ارائه ی نظریه ی میدان مغناطیسی پیرامون همه چیز و همه کس را گرفت که اگر مسیر این میدان گرفتگی داشته باشد باعث بوجود آمدن بیماری و اختلال در بدن می شود.

ممر مصمم شد تا از این پدیده ی شگفت انگیز در پزشکی استفاده کند و به سرعت کشف کرد که می تواند درمان معجزه آسای مسلم برای انواع بیماری ها را تولید کند. مسمر بطرز بهت آوری در تلاش های درمانی خود موفق بود، بطوریکه در دهه ی 1780 مردم در سالن معروف پاریس صف کشیده بودند.

گلوسوفوبیا چیست؟
توصیه برای مطالعه

ولی مسمر قادر به درمان همه ی آنها نبود و از این حیث رویکردهای بسیار جدیدی را برای درمان به منظور همگام کردن همه کسانی که به دنبال کمک او بودند، بسط داد.

یکی از این روش ها انتقال مغناطیس به درختی در یک حیاط بود که به سادگی با لمس کردن یکی از شاخه های آن بوسیله ی عصای مغناطیسی اش انجام شد

و جالب توجه اینجاست که بسیاری از کسانی که با وی همکاری داشتند قادر نبودند نوع عملکرد او را ببینند سپس دستور داده شد که لمس کردن درخت مغناطیسی توسط آن افراد در سکون و خاموشی صورت گیرد و از آنچه آزارشان میداد شفا یابند! و این بهترین کاری بود که می شد در آن موقع و به سادگی انجام داد.

یکی دیگر از روش های نوین او شامل یک بشکه مملو از شن و ماسه بود که چندین طناب عبور از آن عبور می کرد. بیمارانش بایستی برای شفا یافتن در اطراف بشکه ها می نشستند و نگه داشتن طنابها یکی از این نشانه ها بود.

نائل شدن به چنین قدرت تلقین درمانی قبل از علوم پایه و آموزش و پرورش بود که نفوذ خود را به طرز چشمگیری بر جهان غرب اعمال کرد.

 

تاریخچه علم هیپنوتیزم
تاریخچه علم هیپنوتیزم

دانشمند و دیپلمات معروف آمریکایی که به ترکاندن حباب مسمر شهرت داشت کسی نبود جز بنجامین فرانکلین Benjamin Franklin!

در سال 1785، زمانی که بنجامین تقریبا 80 سال داشت به عنوان یکی از سه عضو کمیسیون توسط دولت فرانسه  __ فرانکلین یک شخصیت بسیار محبوب و محترم در فرانسه و در آن زمان بود__ برای تحقیق کردن پیرامون آنچه که ظاهرا مسمر فقط قادر به انجام دادن آن بود منصوب شد.

لازم بذکر است که بنجامین هر آنچه از این تحقیق دید بلافاصله و رسماً بیان کرد که اگر افراد در برابر بیماری ها اینقدر عالی برای شفا یافتن عمل می کنند، فقط و فقط با قدرت تخیل و توهم خودشان است که این کار را می کنند.

البته این تلقین بود که می توانست فراتر از یک خیال پردازی باشد، اما هیچ یک از این دو نه مسمر نه فرانکلین از نیروی قدرتمند تلقین در آن زمان آگاه نبودند!

هر چند روش های مسمر پس از محکومیت توسط فرانکلین در بدنامی افتاد ولی همچنان او یکی از شخصیت های به یاد ماندنی در زمینه ی شفادهی باقی مانده است، حتی در این روزها، مردم هنوز از عبارات و بیانات هیپنوتیزمی مسمر استفاده می کنند.

 

تاریخچه علم هیپنوتیزم
تاریخچه علم هیپنوتیزم

 

این در واقع مسمر بود که حرکت دستان در اطراف و نزدیک بدن را ابداع کرد،و بسیاری از مردم همچنان معتقدند که یکی از اسرار هیپنوتیزم که حرکت دادن دستانش است، احتمالاً فرضیه ای در حصار میدان مغناطیسی تحت تسلط خودش است.

4 کتاب فارسی هیپنوتیزم را نام ببرید؟ پایان یافت
توصیه برای مطالعه

در نهایت “مغناطیس حیوانات” مسمر چگونه بعنوان هیپنوتیزم شناخته شد؟ 

خوب، یک جراح چشم اسکاتلندی به نام جیمز برید (1760-1860) James Braid بود که این پدیده را آزمایش کرد و نام هیپنوتیزم را بعد از هیپنوز یعنی خواب خوب یونانی اختراع کرد.

برید آن را هیپنوتیزم نامید پس از دیدن یک ارائه ی “مسمریسمی” که در آن او مجبور شد یک سنجاق را در زیر ناخن یک دختر جوان که سوژه ی این طرح بود فرو کند.

وقتی دختر هیچ گونه علائمی مبنی بر تحمل درد و ناراحتی نشان نداد او چنان تحت تأثیر قرار گرفت که بعداً آزمایش های متعددی را برای خودش انجام و در نهایت به پروسه نام جدید و اشتباه داد.

بعدها، برید اشتباه خود را متوجه شد، به این دلیل که هیچ ارتباطی با خواب نداشت و می خواست تغییر نام آن را “تک ایدئیسم” یا “مونو ایدئیسم”__تمرکز کل بر یک کابین از قطار طولانی فکر__بدهد.

مردم گویا عاشق کیفیت اندیشه و تصور ماوراء الطبیعه یا پارانورمال این حالت خواب ساختگی شده بودند که می توانست برایشان پدیده های هیجان انگیز ایجاد کند. در واقع این فرآیند به نوعی حالتترنس یا خلسه”بود که واسطه ایی برای داخل شدن به همان بعد ضمیر ناخودآگاه و روند هیپنوتراپی کنونی بود.

آنها هیچ نام بالینی خسته کننده ایی را به عنوان جایگزین نمی پذیرند و استفاده از نام هیپنوتیزم در اینجا بسیار خوب بود.

یک مرد فرانسوی به نام “امیل کوئه Emile Coué 1857 – 1926” از این رویکردهای سنتی پا را فراتر گذاشته و شروع به “خودتلقینی” کرد که معروف ترین جمله ی وی این بود ” روز به روز و به هر صورت حال من بهتر و بهتر می شود” او همچنین اهمیت مشارکت موضوع در هیپنوتیزم را درک کرد و از اولین پیشگامان شاغل در امر طبابت و خودتلقینی از این طریق است که ادعا می کند “هیچ چیز مثل هیپنوتیزم موثر و کارآمد نیست آن هم خودهیپنوتزم”.

پذیرش مدرن هیپنوتیزم امروز از هیپنوتیزم در پزشکی نشان می دهد که ما در حال حاضر دین بزرگی را مرهون تحقیقاتی که در دهه ی 1920 توسط” Clark Hull کلارک هال” دانشمند 30 ساله ی پیشگام و سپس شاگردش “Milton H. Erickson میلتون اچ اریکسون” شروع شد هستیم و اریکسون برای رسیدن به قدرت شناخته شده در هیپنوتیزم بالینی و تبدیل شدن به یک استاد زبر دست در هیپنوتیزم غیر مستقیم تلاش فراوان کرد بطوریکه قادر بود شخص را در حالت “ترنس” بدون اشاره ایی به کلمه ی هیپنوتیزم قرار دهد!

امروزه نیز رویکردهای اریکسون و یافته هایش به صورت گسترده ایی به عنوان تکنیک های موثر پذیرفته شده اند.