شفای خورشیدی چیست؟
مرکز شفای خورشیدی با گسترش درکی بهتر از چگونگی توانائی خورشید در شفا بخشیدن به ذهن، بدن و روح انسان،
توجه خود را بر کمکرسانی به جامعه ی بشری معطوف نموده است
درست به همان شیوهای که هیرا راتان مانک (HRM) که تاکنون بیش از هفت سال غذا نخورده ارائه نموده است.
هیرا راتان مانک به اثبات رسانده است که انسان میتواند فقط با انرژی خورشید برای مدتی طولانی بدون نیاز به غذا زندگی نماید.
این مطلب بهعنوان پدیده HRM شناخته شده است.
این روش برای درمان همه بیماریهای روانتنی ، ذهنی و همچنین افزایش قدرت حافظه و توان ذهنی با استفاده از نور خورشید بهکار برده میشود.
هر فرد ظرف سهماه پس از آغاز تمرین این روش میتواند از هر نوع مشکل روانی رهائی یابد
و برای رویاروئی با هر مشکلی در زندگی اطمینان و دلگرمی حاصل نموده و بر هرگونه ترس از جمله ترس از مرگ غلبه کند.
نتیجتاً فرد از آشفتگیهای ذهنی و ترس آزاد خواهد شد که منجر به تعادل کامل ذهن میگردد.
اگر کسی این روش را برای مدت ششماه ادامه دهد از تمامی بیماریهای بدنی نیز رهائی مییابد
و پس از مدت نه ماه میتواند بر گرسنگی که خودبهخود ناپدید میشود فائق آید.
این روش شیوهای مستقیم و در عین حال مؤثر برپایه انرژی خورشیدی میباشد
که امکان هماهنگسازی بدن با نیروی هستی و بازیابی انرژی حیات را میسر میسازد
و همچنین بهسادگی منجر به بیدار شدن قدرتهای بیکران ذهن میگردد.
علاوه بر آن ، به شخص اجازه میدهد تا به راحتی از رنجهای سهگانه بشری: بیماریهای ذهنی ، جسمی و جهالت روحانی رهائی یابد.
خورشید بزرگترین سیاره ی منظومه ماست.
محیط آن 109 برابر بزرگتر از کره ی زمین میباشد و میتواند 1/3 میلیون زمین را در خود جای دهد.
فاصله ی آن از زمین به 150 میلیون کیلومتر میرسد و 333 هزاربرابر زمین وزن دارد.
همچنین 99/8 درصد از جرم منظومه شمسی را دارا میباشد.
خورشید بهطور دائم زبانههای آتشینی بهطول 50/000 کیلومتر و عرض 9000 کیلومتر از خود منتشر میسازد
که جهش هر یک بهسمت زمین به 200/000 کیلومتر میرسد.
با توجه به این قدرتهای عظیم تعجبی ندارد اگر خورشید در طول تاریخ منشأ الهام انسان بوده است.
خورشید از دورانهای اولیه در نقاط مختلف جهان مورد پرستش جوامع بسیاری واقع میشده
و هر تمدنی داستانی متفاوت از آن با خود داشته است.
در مصر باستان ، خورشید به نام Ra (خداوندگار آفتاب) مورد پرستش قرار میگرفت.
شفای خورشیدی چیست؟
عقیده بر این بود که انسان و حیوانات از اشکهای او به وجود آمدهاند.
باور داشتند پادشاه نیز خود پسر خداوندگار خورشید است.
همچنین میپنداشتند که پادشاه در هنگام مرگش مجدداً به پدر خود خورشید میپیوندد.
اهرام ، راه یا وسیلهای برای دسترسی به آسمان محسوب میشدند.
بهعلاوه، باور بر این بود که Ra سوار بر قایقی در سراسر آسمان سفر مینمود
و هر شب از میان دنیای زیرین میگذشت و در آنجا برای طلوعی دوباره در صبحدم مجبور به غلبه یافتن بر اهریمن Apepi بوده است.
او از پشت اقیانوس آشوب بالا میآمد تا با ارائه ی خود دوباره جهان را درود فرستد.
در یونان و روم باستان ، آپولو (خداوندگار آفتاب) آمد تا با خورشید پیوند داده شود.
خورشید در مزوپوتامیا ، شاماش خوانده میشد. قبال سرخپوست آمریکا حکایات جالب بسیاری در رابطه با خورشید دارند.
یکی از این داستانها بهشرح زیر است:
در زمانهای گذشته فرمانروای خودخواهی زندگی میکرد که خورشید ،
ماه و ستارگان را فقط برای خودش نگاه داشته بود و جهان هیچ نوری نداشت.
در همان زمان کلاغی زندگی میکرد که میخواست نور را بگیرد و به جهان بدهد.
کلاغ خود را به شکل برگی درآورد که دختر فرمانروا آنرا خورد و سپس باردار شد و فرزندی بهدنیا آورد.
فرزند او کسی نبود به جز همان کلاغ!!!
این کودک بستهها و بقچههائی را دید که در جایجای خانه فرمانروا آویزان بودند و برای آنها شروع به گریه کرد.
فرمانروا که پدربزرگ بخشندهای بود اولین بسته را به کودک داد.
این بستهای بود که ستارگان در آن بودند و کلاغ آنها را از دودکش به بالا پرتاب کرد و ستارگان بهسرعت بهخود نظم داده و در آسمان قرار گرفتند.
کودک دوباره گریه کرد و این بار پدربزرگش بستهای را به او داد که ماه در آن قرار داشت و کودک ماه را نیز به آسمان فرستاد.
چند وقت بعد کودک باز هم گریه کرد و اینبار پدربزرگش خورشید را به او داد.
کودک به سرعت به کلاغ تبدیل شد و از پنجره به بیرون پرواز کرد و به این ترتیب نور را به این جهان آورد.
از آنجائیکه نیاز به خورشید برای رشد ، کشاورزی ، سلامت و بسیاری از جنبهەای دیگر زندگی انسان به اثبات رسیده است،
افسانهها و اسطورههای بسیاری در سراسر دنیا باور به نیازمندی به نور خورشید را در طرحی عظیمتر نمایان میسازند.
اسطورهشناسی هندوستان هم نقش خورشید را دریافت نموده است.
در هندوستان باستان، خورشید با نام سوریا ”Surya“ مورد ستایش قرار میگرفته است.
براساس اسطورهشناسی هندوستان سوریا مسئول سلامتی و زندگی بوده است،
این انعکاسی است از آنچه شاید باور علمی آنروز بوده است.
سوریا یکی از خدایان اصلی در دانش ودائی است.
او در حالیکه سوار بر ارابهای است که هفت اسب آنرا میکشند به تصویر درآمده است.
مقایسه بین هفت اسب و هفت رنگ نور باعث حیرت است.
پدیده HRM در واقع اکتشاف مجدد یک آئین مذهبی ـ علمی است
که در دوران باستان برای درمان بیماریهای بدنی ، ذهنی، عاطفی و روحی بهکار میرفته است.
در هندوستان باستان به این روش Surya Namaskar سوریا ناماسکار (سلام بر خورشید) میگفتند
در حالیکه در آمریکا و مصر باستان به نام Heliotherapy (خورشید درمانی) معروف بوده است.
در مناطق آمریکائی خورشید به نام INTA هم خوانده میشد.
تکنیک علمی که توسط HRM مورد استفاده قرار میگیرد بهگونهای است که فرد انرژی خود را از خورشید تأمین میکند.
انسان انرژی خورشیدی را برای راهاندازی اجاقهای خورشیدی، گرمکنندههای خورشیدی و اتومبیلهای خورشیدی بهکار میبرد.
هیرا راتان مانک هم مانند موارد فوق خود را به یک ماشین خورشیدی که با نور خورشید کار میکند مبدل ساخته است.
نوع بشر بهطور سنتی از منابع انرژی دست دوم تغذیه میکند زیرا رشد تمام گیاهان به شدت وابسته به خورشید است.
اینجا مسئله ی ما یادگیری چگونگی جذب انرژی از منبع اصلی یا دست اول آن میباشد که همانا خورشید است.
در مورد اینکه چه چیزی ممکن است در حین تمرین این روش بهوقوع بپیوندند توضیح علمی وجود دارد.
از آنجائیکه مغز انسان گیرندهای قوی و شبکیه ی چشم و غده ی پینهآل یا چشم سوم (غده صنوبری) مجهز به سلولهای دریافتگر نور هستند،
در حین تمرین سوریا ناماسکار (خورشیدنگری) نوعی تجزیه تحلیل نوری اتفاق میافتاد
که همه ی انواع انرژی و ویتامینهای لازم برای عملکرد صحیح اعضاء داخلی فرد را مهیا میسازد.
بهعلاوه ، تشعشعات نورانی هفت رنگ خورشید باعث درمان تمام بیماریها از جمله
فراموشی (heimerz Al) ، رعشه (Parkinsons) ، چاقی، آرتروز یا ورم مفاصل ، پوکی استخوان ، سرطان و بیماریهای دیگر میگردد.
برای تحقق صلح جهانی هرکسی باید از تعادل کامل ذهن برخوردار باشد،
پس این روش همچنین میتواند کمکی در جهت حصول این امر باشد.
شفای خورشیدی چیست؟
● روند خورشیدنگری
ما یک سوپر کامپیوتر در بدنمان داریم به نام مغز که طبیعت آنرا به ما ارزانی داشته است.
HRM به این کامیپوتر مغز یوتر (BRAINUTER) میگویند.
مغز انسان از پیشرفتهترین ابر کامپیوترها قویتر است.
طبیعت به هر انسان استعدادهای بیشمار و قدرتهای ذاتی بیکرانی اعطاء کرده است.
افراد هرگز نباید خود را دست کم بگیرند و ناچیز بپندارند.
به هر کسی موهبتهائی بخشیده شده است.
اگر ما از این توانائیها استفاده کنیم میتوانیم به درجات بسیار بالا نائل آئیم.
متأسفانه این قدرتهای ذاتی بیکران در آن بخش از مغز که عمدتاً غیرفعال و بلااستفاده باقیمانده قرار داده شدهاند.
حتی دانش پزشکی قبول دارد که ما اندکی در حدود ۵ الی ۷ درصد از مغز خود را استفاده میکنیم.
براساس گزارشات بهدست آمده باهوشترین انسانها مانند آلبرت انیشتین فقط از ۳۲ درصد از مغز خود استفاده کردهاند.
اگر ما بتوانیم مغزمان را فعال نمائیم و آن نیروهای ذاتی بیکران را در خود بیدار کنیم آنگاه میتوانیم
خود را به درجات بالاتر ارتقاء بخشیم و هر نتیجهای را که میخواهیم بهدست آوریم.
برای اینکه مغز به کارآئی مؤثر برسد باید بهطور کامل فعال گردد
و برای موجودیتی کامل بودن نیاز به منبع انرژی کامل است.
انرژی خورشیدی که منشأ تغذیه مغز است فقط از درون چشمها میتواند به مغز و بدن انسان وارد و از آن خارج شود.
چشمها دربهای ورودی انرژی خورشید به مغز هستند.
آنها همچنین بهعنوان پنجرههای روح شناخته شدهاند.
پژوهشهای علمی اخیر مشخص نمودهاند که چشم بهجزء دیدن عملکردهای بسیاری دارد
و دائماً مطالب بیشتری در مورد عملکردهای چشم معلوم میگردد.
چشمها اعضاء پیچیدهای هستند، آنها پنجمیلیارد جزء بیش از یک فضاپیما که حدوداً دارای شش تا هفت میلیون قطعه است دارا میباشند.
با اطلاع از این مطلب شما میتوانید به گنجایش بسیار عظیم چشم انسان پی ببرید.
HRM قاطعانه اظهار میدارد که رنگینکمان ، درون چشم وجود دارد
نه در آسمان ، و رنگهای هفتگانه ی خورشید فقط انعکاس آن چیزی است که در چشم وجود دارد.
ما میتوانیم هر زمان که بخواهیم رنگینکمان خلق کنیم،
کافی است داخل باغی برویم و به زیر یک منبع آب جاری بنگریم در حالیکه خورشید از بالای آن میگذرد،
رنگینکمان را خواهیم دید. چشم میتواند تمام رنگهای طیف نور خورشید را دریافت کند، این مانند داشتن یک پنجره شیشهای است.
چشم وسیله کاملی برای دریافت تمام رنگهای رنگینکمان است.
از آنجائیکه چشمها از اعضاء ظریف و حساس بدن بهشمار میروند ما باید به شکلی آنها را به خدمت بگیریم که آسیبی به آنها نرسد.
آموزشها و نظریههای امروزی
مانند: اصلاً به نور خورشید نگاه نکنید به بینائی خود صدمه میزنید،
یا هرگز زیر نور خورشید بیرون نروید چون سرطان میگیرید،
منجر به ناراحتی اعصاب و پارانویا (شک و بدبینی به دیگران و خودبزرگبینی واهی) میشود.
شما هرچه بیشتر از طبیعت دور باشید زمینههای ابتلا به بیماری را بیشتر مینمائید و بهطور خودکار موجب پشتیبانی شرکتهای جهانی میگردید.
برای بهرهمند شدن از طبیعت، راههای عقلانی مشخصی وجود دارد بدون اینکه خود را در معرض آثار مضر آن قرار دهیم.
هرکس باید فقط در یکی از دو زمان صبح (از زمان طلوع تا یکساعت بعد)یا عصر (یکساعت قبل از غروب تا غروب) نور خورشید را دریافت کند.
علیرغم هر شک منطقی به اثبات رسیده است که انسان در این زمانها از تابش اشعه ماوراءبنفش (UV) و مادون قرمز (IR) در امان است.
شاخص اشعه ماوراء بنفش در طول زمستان باقی میماند.
بهترین زمان برای گرفتن حمام آفتاب بهجزء زمستان دو ساعت قبل از غروب یا دوساعت بعد از طلوع است.
همچنین خورشیدنگری منجر به دریافت ویتامین A و D در طول آن یکساعت نیز میگردد.
ویتامین A برای سلامت چشم ضروریست، این تنها ویتامینی است که چشم به آن نیاز دارد.
اگر شما خورشیدنگری کنید، عینک و لنز کنار میروند و قدرت دید بهتر بدون عینک برایتان میسر میگردد.
ضمناً بهغیر از طول مدت یکساعت بعد از طلوع یا قبل از غروب، خورشیدنگری در طول زمستان که شدت نور خورشید کمتر است بیضرر میباشد.
در واقع طلوع و غروبی وجود ندارد این حالتی است که ما تعریف کردهایم چون خورشید ثابت است
و این ما هستیم که روی زمین بهدور آن میچرخیم.
HRM به مدت سهسال روی بدن خود آزمایش نموده است و این شیوه را براساس سعی و خطا بهدست آورده است.
این شیوه میتواند توسط هرکسی در هر جای دنیا و در هر زمان از سال به انجام برسد.
HRM یک مورد بیهمتا نیست بلکه هرکسی میتواند این شیوه را به انجام برساند.
در حال حاضر هزاران نفر از این روش استفاده میکنند و نتایج آن را بهدست میآورند.
در برزیل، استرالیا و آلمان بیش از سه هزار نفر با نور زندگی میکنند.
این تولد مجدد دانشی است که در گذشتهای دور به آن عمل میکردند و در اصل در زمان باستان تمرینی معنوی بوده است
که هماکنون در حال تبدیل شدن به یک تمرین علمی میباشد که هرکسی قادر به انجام آن است.
شما میتوانید برای دانستن زمان دقیق طلوع یا غروب خورشید به اخبار یا جداول زمانبندی روزانه یا جدول اوقات شرعی اینترنت و تقویمتان رجوع کنید.
هر دو زمان برای تمرین خوب هستند و انتخاب یکی از آنها بهراحتی خود شخص بستگی دارد.
این تمرین روز به روز عمومیت بیشتری پیدا میکند و بهعنوان پدیده HRM شناخته میشود.
هیرا راتان مانک (HRM) تصور میکند که این سه حرف مخفف (Human Resource Management) یا مدیریت منابع انسانی میباشد.
خورشیدنگری تمرینی است که یک دوره آن برای تمام طول زندگی شما کافیست.
فقط یکبار در روز به خورشید در حال طلوع یا غروب نگاه کنید.
در روز اول حداکثر دهثانیه نگاه کنید، روز دوم بیست ثانیه و هر روز که تمرین با موفقیت انجام میشود دهثانیه اضافه کنید.
بنابراین شما در روز دهم متوالی صدثانیه (یکدقیقه و چهلثانیه) خورشیدنگری خواهید نمود.
با پای برهنه روی زمین برهنه بایستید، چشمها ممکن است بلرزند یا پلک بزنند، ثابت و بیحرکت بودن چشم لازم نیست.
چرا بهجای تلویزیون به خورشید نگاه نمیکنید؟
شدت نور تلویزیون بهمراتب بیشتر از نور خورشید در هنگام طلوع یا غروب است.
اگر شما میتوانید به تلویزیون نگاه کنید پس حتماً میتوانید بدون هیچ ضرری به طلوع یا غروب خورشید نگاه کنید.
باور داشته باشید که اشعههای نورانی خورشید که بدرون چشمان شما میتابند منفعت بسیار زیادی دارند و هیچ آسیبی به شما نمیرسانند.
این باور بسیار سریعتر شما را به نتایج مطلوب میرساند.
حتی بدون داشتن هیچ باوری باز هم با انجام دادن تمرینات به نتیجه خواهید رسید ولی زمان بیشتری بهطول خواهد انجامید.
از طرف دیگر لازم نیست روند برنامههای معمول زندگی روزانه خود را تغییری دهید.
هیچ محدودیتی وجود ندارد ، شما میتوانید در طول مدتی که این تمرین را انجام میدهید از غذای خود لذت ببرید،
نهایتاً گرسنگی خود به خود ناپدید خواهد شد.
شاید شما بخواهید که هر روز در یک مکان و زمان ثابت خورشیدنگری کنید که البته دنبال کردن یک الگوی منظم امتیازات ویژه خود را داراست.
اگر شما نماز یا دعا میخوانید میتوانید هرگونه دعا یا نمازی میخواهید داشته باشید
چرا که هیچ نوع خاصی از آنها مورد توصیه و یا لازمه ی این تمرین نیست.
برای احتیاط چشمان خود را توسط یک دکتر متخصص معاینه کنید تا از نقطهنظر علمی اطمینان حاصل کنید
و سپس بهطور دورهای معاینه کلی داشته باشید.
ضمناً شما میتوانید برای نمایش میزان تشعشعات ماوراءبنفش و مادون قرمز یک کارت نوری خریداری کنید
که قیمت آن حدود ۲ دلار است ، نیازی به خرید یک نورسنج گرانقیمت پانصد دلاری نیست و
حتی میتوانید از حواس معمولی خود استفاده کنید و هنگامیکه احساس داغی در گونههایتان نمودید خورشیدنگری را متوقف کنید.
وقتی تمرین شما به سه ماه برسد، پانزده دقیقه به خورشید بنگرید.
در طول مدتی که تمرین میکنید تا به پانزده دقیقه برسید چه اتفاقی میافتاد؟
انرژی خورشید یا اشعه خورشید از درون چشم عبور میکند و شبکه اعصاب هیپوتالاموس که گذرگاهی است
از پشت شبکیه چشم تا مغز انسان را فعال میکند.
همانطور که مغز جریان انرژی را از این گذرگاه دریافت میدارد به یک ابرمغز تبدیل میگردد
و یکی از برنامههای نرمافزاری ذاتی درون مغز شروع بهکار مینماید
و ما شاهد تحولاتی از این دست خواهیم بود که دیگر هیچ فشار ذهنی و نگرانی نداریم.
شفای خورشیدی چیست؟
در کنار این تحولات برای رویاروئی با مش● روند خورشیدنگریکلات زندگی ، اعتمادبهنفسی خواهیم داشت
که حاصل ذهنیت مثبت به جای منفی است و از آنجائیکه تمام ناراحتیهای ذهنی و بیماریهای روانی ناپدید میگردند ما از ترس رها میشویم.
این بخش اول این شیوه است که حدود سه ماه بهطول میانجامد.
انسانها دارای کیفیات خوب و بد هستند که دو روی یک سکه میباشند.
در نبود نور خورشید کیفیات بد در ما رشد مییابند و وقتی نور خورشید بهدرون مغز وارد میشود کیفیات خوب جایگزین کیفیات بد میشوند.
نهایتاً حتی جهالت معنوی هم از بین خواهد رفت. بعضی وقتها از آنچه میخوانید یا میشنوید مبهوت میشوید.
اطلاعات متناقضی که در مسائل زندگی بهدست میآورید سردرگم شده از تصمیمگیری باز میمانید
ولی بعد از ۳ ماه خورشیدنگری حسی از اعتماد در شما گسترش مییابد و به طور باطنی پاسخهای خود را خواهید یافت.
هنگامیکه شما در جایگاه قضاوت پاسخهای شخصی خود بهعنوان پاسخهای صحیح قرار دارید، تعادل ذهن وجود دارد.
شما نیروهای درونی خود را پرورش میدهید.
کیفیات بد ناپدید میشوند ، خشم ، حرص ، طمع ، و حسادت شما را ترک میکنند.
شما مرتکب عمل خطائی نمیشوید تبدیل به یک موجود دوستداشتنی میشوید که همه دوستتان دارند.
اگر مثبت و فارغ از ترس باشید به کسی صدمه و آزاری نمیرسانید بلکه دلسوز و غمخوار دیگران میشوید.
این هدیهای بسیار بزرگ به صلح جهانی است.
یک حرکت مثبت منجر به ایجاد راهحلهائی برای مشکلات و بیهودگیها در جامعه میگردد.
دیگر نیازی به مهندسین محیط زیست نخواهیم داشت چون دیگر زباله و آشغالی وجود ندارد که بیرون بریزیم.
پس از سه ماه و نیم همه چیز تغییر خواهد کرد.
افسردگی از بین میرود.
روانپزشکان مشاهده نمودهاند که غم و اندوه از نبود نور خورشید ناشی میشود.
با تمرین خورشیدنگری هرگز در طول زندگی خود افسردگی نخواهید داشت و به تعادل کامل ذهن دسترسی خواهید یافت.
ترس از مرگ از بین میرود و وضعیت ذهن بهگونهای خواهد شد که به مرگ خوشآمد خواهید گفت.
شما قادر خواهید بود به هر چه باید اتفاق بیفتد اجازه دهید بدون هیچ نگرانی اتفاق بیفتد.
هرکسی دچار نوعی آشفتگی و اختلال ذهنی است و این بزرگترین مشکل انسان است که با استفاده درست از نور خورشید میتواند رفع گردد.
سپس درمان بیماریهای بدنی آغاز میگردد.
مغز هفتاد تا هشتاد درصد از انرژی بهدست آمده از غذا را بهعنوان سوخت فشارهای عصبی و نگرانیها به مصرف میرساند.
در صورت نبود فشارهای عصبی و ذهنی دیگر مغز به همان اندازه سابق به غذا نیاز ندارد.
همچنانکه شما به خورشیدنگری ادامه میدهید و فشارهای عصبی و ذهنی کاهش مییابند نیاز به غذاخوردن نیز کاهش مییابد.
وقتی پس از حدود ششماه به سیدقیقه خورشیدنگری مداوم میرسید به آرامی از تمام بیماریهای بدنی رهائی مییابید
چون تا آنزمان تمام رنگهای نور خورشید از طریق چشمها به مغز رسیدهاند.
مغز جریان Color Prana (نیروی حیاتی رنگها) را متناسب با هر یک از اعضاء مربوطه تنظیم مینماید
و تمام اعضاء داخلی میزان فراوانی از این جریان را دریافت میدارند.
اعضاء حیاتی بدن به نوع خاصی از این نیروهای حیاتی رنگها نیاز دارند.
کلیه رنگ قرمز، قلب رنگ زرد، کبد رنگ سبز و… رنگها به اعضاء میرسند و کمبودها را برطرف میکنند.
این همانگونهایست که رنگدرمانی عمل میکند مانند ریکی (Reiki) و درمان پرانائی (Pranic Healing).
اطلاعات بسیار جامعی در مورد رنگدرمانی موجود است.
این روند رها شدن از تمام بیماریهای بدنی در مدت ششماه میباشد.
اگر در هنگام خورشیدنگری با تلقین به خود، درمان کامل خویش را تصور کنیم،
درمان حتی در زمان کوتاهتری حدود ۳ تا ۴ ماه نیز حاصل میشود.
روشهای علمی مانند (Solariums) (اتاقهای شیشهای مخصوص حمام آفتاب برای بیماران)
کریستالها، بطریهای رنگی، سنگهای طبیعی و قیمتی همه از انرژی خورشیدی ذخیره شده و نهفته در آنها استفاده میکنند.
شما میتوانید سنگهای رنگی طبیعی را در آب آشامیدنی بهکار برید و به روند درمان سرعت بخشید.
در Solariumها یک سکوی سیمتری وجود دارد که روی آن شبکهای از شیشههای رنگی ساخته میشود
و هر یک از تقسیمات شیشهای هفتتائی برای یک از رنگهای هفتگانه (بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز) بنا میشود.
این سکو در طول روز حرکت میکند و میچرخد ، بیمار را برای درمان براساس طبیعت بیماریش در زیر رنگ مناسب قرار میدهند.
مشابه این روش بطریهای شیشهای آب آشامیدنی با رنگهای گوناگون هستند
که برای مدت هشت ساعت زیر نورخورشید نگاه داشته میشوند
سپس آب درون آنها براثر نور خورشید ارزش داروئی پیدا میکند و منجر به درمان بیماریهای مختلف میگردد.
فرآیند فتوسنتز که ما به اشتباه آنرا فهمیدهایم در واقع نیازی به کلروفیل (سبزینه) ندارد،
این فقط گیاهان هستند که به سبزینه برای فتوسنتز نیاز دارند.
بدن انسان میتوان بهوسیله دیگری این عمل را انجام دهد.
فتوسنتز تبدیل و تغییر شکل انرژی خورشیدی به یک انرژی قابل استفاده است.
این همانگونهایست که سلولهای photovoltaic (قدرتزای نوری) کار میکنند و از نور، انرژی الکتریکی بهوجود میآورند.
همچنین در اجاقهای خورشیدی آب گرم میشود، غذا پخته میشود و باطریهای خورشیدی باعث حرکت اتومبیلها میشوند.
چشمها تمام طیف رنگهای طیف نور خورشید را دریافت میکنند و مغز آنها را براساس نیاز بین اعضاء بدن توزیع میکند
شما نیاز به هیچ واسطهای ندارید و در طول این ششماه استاد خود هستید.
همچنانکه شما به خورشیدنگری ادامه میدهید، دیگر انرژی برای اختلالهای ذهنی و یا بیماریهای بدنی مصرف نمیشود
در نتیجه سطح ذخیره انرژی در بدن شما افزایش مییابد.
زمانیکه پس از هفتماه و نیم به سیوپنج دقیقه خورشیدنگری میرسید گرسنگی بهطور محسوس شروع به کاهش میکند.
هیچکس احتیاج ندارد بیش از حد گرسنگی خود غذا بخورد.
گرسنگی برای تأمین نیازهای بدن به انرژی که برای ادامه حیات ضروریست بهوجود میآید
ولی غذا برای عملکرد بدن یک ضرورت محسوب نمیشود بلکه این انرژی است که ضرورت دارد.
چقدر این مطلب عاالی بود…کلا همه مطالب فوق العاده عالی و ناب و کاربردی هستن.