نویسنده:
بازدید: 1808 بازدید
مشخصات-جن-و-صور-مثالیه

مشخصات جن و سایر صور مثالیه

موجودات غیر ارگانیک ، یا موجودات غیر آلی ، نامی است که در حکمت معنوی ناوالیسم، بر “صیاصی معلقه” اطلاق شده است.

صیاصی معلقه: تحت اللفظی به معنی دژها و حصارها، استحکامات است.

این واژه بر سبیل استعاره بر جسم و در این جا بر اجسام “لطیف” اطلاق شده

و به خصوص اجسام لطیف و اثیری که در محلی حلول نکرده و به ماده ای غیر از خود متعلق نیستند ، و به همین دلیل آنها را معلقه خوانده اند.

موجود ارگانیک آن است که از ارگانیسم فیزیکی و جسمانی برخوردار باشد.

همه ی آنچه که یک موجود زنده مادی را بر مدار وجود می چرخاند ، عبارت است از تغذیه ، تنفس ، گردش خون ( در اغلب آنها)، و مختصات زیست شناسی اندامگان.

اما موجودات عالم دیگر ، به اعتبار اینکه هیچ یک از مختصات فوق را دارا نیستند ، قطعا “موجودات غیر ارگانیک” یا “غیر جسمانی” خوانده می شود.

از سویی همه ی موجودات مادی این کره ی خاکی ، از موادی که مطابق علوم رسمی و دانشگاهی بشری،

به “شیمی آلی” مربوط می شود، تشکیل شده ؛ و از حیث ساختار جسمانی ، هر یک از موجودات ، به فراخور ، از مواد مندرج در شیمی آلی قوام آمده اند.

لذا بدیهی و طبیعی است که موجودات عالم دیگر ، به موجب ساختار غیر مادی شان ، موجودات “غیرآلی” دانسته شوند.

آنچه که در حکمت ناوالیسم ، به عنوان “موجودات غیر ارگانیک” یا “موجودات غیر آلی” شناخته می شود،

و در ترجمه ی فارسی کتب نه گانه ی ناوال کارلوس کاستاندا ، با نام های “متفق” ، “دلیل” ، “مواصل” ،

و ” همزاد” آمده است؛ در حکمت معنوی اسلام برابر است با “صیاصی معلقه” ،

که در عین حال با عناوینی مانند  ” صور معلقه” ، ” صور مثالیه” ، ” صور مجرده” ، “فرشتگان سماوی”، و ” ملائک ارضی” ، و از این قبیل نامیده شده اند.

شیخ محی الدین اعرابی در باب هشتم از کتاب فتوحات مکی خود می گوید:

“در هر دم خداوند عوالمی خلق می فرماید که در آن (فرشتگان) شب و روز بدون کاستی و سستی مشغول تسبیح خداوندند.

و از عواملی که خداوند در آن خق فرموده عالمی است به صورت ما، که هنگامی که عارف آن عالم را می بیند وجود خدا را در آن مشاهده میکند

و ابن عباس در حدیثی که از او روایت شده به این عالم اشاره نموده که : این کعبه یک خانه از چهارده خانه است

و دیگر آنکه در هر زمینی از زمین های هفتگانه آفریده هایی همانند ما وجود دارند ، حتی در میان آنان ابن عباسی مثل من هست”

موجودات فوق که در هریک از زمین های هفتگانه جای دارند ،

فقط یکی از انواع موجودات مجرده اند. و حاکی از آن است که تعداد آنها تا چه حد وسیعی می تواند قابل گسترش باشد.

اما آنچه که در این میان مورد نظر ماست ، یکی از انواع صیاصی معلقه است که به نام “جن” شناخته می شود.

و همچنان که مذکور واقع شد وجودش به نص صریح در آیات قرآنی خبر داده شده است.

پس اکنون می توان دانست که :

” جنینان ، ارواحی اند که در جرمی لطیف ، جا دارند. جرمی که بیشتر از نیش آتش و هواست. چنانکه در بدن آدمی غلبه با آب و خاک است.”

“این موجودات ، شکل ندارند، زیرا در جهانی زندگی می کنند که مادی نیست

و چون چون قوانین ماده بر آنها و جهان آنها حاکمیت ندارد جسمی ندارند که شکلی داشته باشد.”

اگر گروهی از مردم ادعا کنند که نمود یا مظهری وحشتناک یا هیولاوار از این قبیل موجودات را دیده اند:

فقط اعمال زشت آنهاست که به صورت های وحشتناک تجسم پیدا می کنند و در نظر اشخاص زشتکار ظاهر می شوند

تا آنها را عذاب و زجر بدهند شاید متنبه شده و توبه کنند.

مشخصات جن و سایر صور مثالیه

چرا اینچنین است ؟

زیرا این قبیل موجودات :

جسم ندارند تا شکل داشته باشند، از اینرو اعمال خودمان را برایمان مجسم میکنند،

ارواح خبیثه که به صورت های زشت خودشان را به ما نشان میدهند، اعمال خودمان را مجسم میکنند.

ارواح رحمانی هم که به صورت های زیبا خودشان را به ما نشان میدهند ، باز هم اعمال خودمان را مجسم می کنند.

جن، در بسیاری امور، از انسان ها متفاوت و همچنین در بسیاری مختصات هم با انسان ها مشترک است.

مثلاً گروهی از موجودات عالم المثال:

زاد و ولد ندارند، وقتی گروهی به کمال رسید گروهی دیگر خلق می شود، ماموریت هایی هم دارند از قبیل وحی و الهام و غیره که توسط آنها انجام می شود.

 

اما گروهی دیگری از آنها :

نر و ماده دارند، دستگاه تناسلی دارند، جفتگیری می کنند، تولید بچه با ماده است، بچه در شکم مادر پرورده می شود

و مدت ماندنش کمتر از انسان است و معمولاً بیشتر از یک بچه متولد نمی شود.

وضع حمل آنها آسانتر از بشر است، رشد بچه سریع تر است، و بلوغ هم دارند. زاد و ولدشان مثل آدمیزاد زیاد نیست.

جنینان درست مانند انسان تغذیه میکنند و برای ادامه ی بقا ناچار هستند که غذا بخورند ولی نوع غذا خوردن آنها با انسان متفاوت است.

خوراک ایشان هوای آمیخته به بوی طعام است . پیامبر ، استنجا یا دفع مدفوع با استخوان را منع کرده و فرموده است استخوان توشه ی برادران جن شماست.

شیخ عارف محی الدین ابن عربی در فتوحات میگوید:

یکی از مکاشفان مرا گفت که جنینان را دیده است که بر استخوانی فرود می آمده اند و آن را بو می کرده اند و باز می گشته اند.

زیست شناسی و به طور کلی علوم پایه ایی که بشریت به آن معتقد است ، قوای ادارکی نوع انسانی را ناشی از حواس پنجگانه می داند.

و همچنین معتقد است آنچه که به عنوان قوای تعقل و تفکر میشناسیم از نقطه ایی تعبیه شده در مغز انسان ناشی میشود .

فرمولی ویژه برای بالا بردن اعتماد به نفس خانمها
توصیه برای مطالعه

ولی جن، به چه اعتباری اعمال تفکر می کند؟

جن، جسمی ندارد که لزوماً از حواس پنجگانه و یا مغز برخوردار باشد .

آری، جن هیچیک از اینها را دارا نیست ، ولی بی واسطه دارای قوه ای است که آن را با مدد از علوم بشری ، می توان “ادراک” نامگذاری کرد.

یعنی جن، علی رغم اینکه جسم مادی ندارد، به اذن خداوند ، قادر است که به مدد نیروی ادراکی که از آن بهره مند است

همه ی آگاهی های انسان را دارا باشد و حتی به ادراک شگفتی که به مراتب از انسان برتر است دست پیدا کند.

برخی دیگر از مشخصات و مختصات و توانایی های طایفه جن از این قرار است:

خلقت جن خیلی قبل از آدمیزاد بود، بعد خداوند آدمیزاد را خلق کرد و بر همه ی موجودات کره ی زمین برتری داد علت بغض و کینه ی جنینان به آدمیزاد همین است.

خلقت آنها از سه عنصر (آب ، باد و آتش) بیشتر نیست، در صورتی که خلقت انسان و حیوانات از چهار عنصر (آب و باد و آتش و خاک) است .

چون جنیان خاک ندارند ، از اینرو قوه ی ثقل زمین روی آنها اثر ندارد.

جن ها سرخ رنگ هستند (مثل آتش)، چشمشان عمودیست (چشم الفی) و پاهایشان گرد و کوتاه است و چیزی شبیه سم است نه اینکه سم واقعی باشد.

در تمامی قصه های عوامانه ای که درباره ی جن نقل می شود ، جن ها را به شکلی وصف می کنند که گویی پای آنها ، شبیه چیزی همانند سم در حیوانات است.

این ویژگی چندان عمومیت یافته است که حتی به کتب تالیفی نیز سرایت کرده .

چندان که مسعودی در “مروج الذهب” از آن یاد کرده و نوشته است پای جن “به شکل پای بز است”.

این مولف ، که از سوی تنی چند متفکران بعدی به مبالغه گویی و افسانه سرای متهم شده است،

می نویسد وقتی در بیابان ها و راه های دور افتاده ، انسانی مورد ایذا و آزار جن قرار می گرفت ،

شعری به این مضمون می خواند تا از مزاحمت های طایفه ی جن در امان باشد.

” ای پای بز ! هر چه خواهی بانگ بزن که ما زمین هموار و راه را رها نخواهیم کرد.”

همچنانکه می بینیم ، مسعودی برای خطاب کردن جن، عنوان “پای بز” را برای آن برگزیده است.

و این نکته نشان میدهد که چقدر سم داشتن جن ، میان عامه ی مردم شهرت دارد

مشخصات جن و سایر صور مثالیه

“ادراک” جنیان به گونه ایست که :

بیشتر از پنج حس ما را دارند . دستگاه گوارش مانند آدمیزاد ندارند.

غذایشان مایعات نیست، از هوا تغذیه می کنند. از بوی غذاهای آدمیزاد هم می توانند استفاده کنند.

زندگی کردنشان مثل حیوانات است، احتیاج به تهیه ی غذا و لباس ندارند.

آزاد هستند، به زمین چسبیده اند ، در فضا هم هستند. در همه جای زمین زندگی می کنند و قوه ی مخصوصی دارند

که مانع از تصادم اشیا با آنها می شوند. بعضی هایشان اجازه دارند به بعضی از کرات بروند،

ولی در قعر زمین نمی توانند فرو بروند. اگر به کره های دیگر نمی روند برای اینست که یا اجازه ندارند و یا اینکه شرایط جوی آن کره برایشان مساعد نیست!

به صورت خانوادگی زندگی می کنند، جا و مکان برایشان مطرح نیست. چون تغذیه شان از اتمسفر زمین است ،

از اینرو به کراتی می توانند بروند که از اتمسفرش بتوانند تغذیه کنند.

یکی از شگفتی های زندگی طایفه ی جن ، مسئله ی عمر آنهاست .

در واقع به دلیل اینکه دارای جسم نیستند ، نسبت به موجودات مادی ، اصطکاک کمتری با هستی دارند.

و همین نکته موجب می شود که فرسودگی آنها به تعویق افتد و عمر درازی داشته باشند .

ابن سینا درباره ی این نکته چنین نوشته است:

و مر ایشان را عمرهای دراز داده اند، و اندر رسیدن مرگ را بدیشان ازیشان دور کرده اند، و نمیرند مگر سپس روزگاری دراز.

امام جعفر صادق در روایاتی درباره ی این موجودات مثالیه فرموده است که : “عمر یکی از ایشان هزار سال است.”

اما به مصداق تعبیر بعضی از ماخذ ، عمر موجودات جن گونه ، نمی تواند چندان متفاوت از عمر آدمیزاد باشد.

طول عمرشان شبیه آدمیزاد است.

گاهی بیشتر گاهی کمتر ، مرگ دارند، جسمشان فنا میشود.

احتیاج به قبرستان ندارند. مریضی ندارند سرما و گرما و درد ندارند ، اما لذت و الم و خوشی و ناخوشی دارند.

الفت خانوادگی و خارجی با هم دارند.

کار و شغلی ندارند ، مثل حیوانات برای خودشان می گردند.

یک نوع قوه ی دفعی دارند که بشر وقتی به آنها نزدیک بشود، بدون اینکه خودشان هم بفهمند، از بشر دور میشوند.

قوه ی دیدشان از ماده عبور میکند.

مثلاً میتوانند تمام عمق زمین یا پشت دیوار را ببینند ، یا از یک طرف زمین ، طرف دیگر را ببینند.

آنها آدمیزاد را می بینند ولی آدمیزاد آنها را نمیبیند.

اگر به کرات دیگر بروند دیده میشوند البته این تغییر حجم و وزن در ماهیت نیست ، بلکه اینطور به نظر می آید.

به صورت حیوانات می توانند در آیند، اما نمیتوانند خود را به صورت آدمیزاد درآورند .

به صورت حیواناتی در می آیند که با آدمیزاد مانوس هستند بشر نمیتواند آنها را بکشد اما ازین قصد و نیت متنفر می شوند.

تمثیل جن به هیاکل دگر امری محتمل الصدق است زیرا جسمی ندارد و می تواند به هر جسمی متجسد شود.

اما نه به این آسانی . توانایی او در این باب ، فقط به اذن خداوند میسر است و بس!

شیخ بهایی گفته است که: ” جنینان می توانند به صور گوناگونی در آیند و یا از صورتی به در شوند و به دیگر صورت گردند.

نیز میتوانند کارهایی کنند که از قدرت آدمیان خارج است.”

امام محمد غزالی تصریح دارد بر اینکه جن می تواند حتی “خود را به شکل بعضی آدمیان درآورد.”

حکیم محمد هروی ، این مطلب را با کلمات خود ، چنین بیان میکند:

به عالم مثال ثابت می شود “برانگیخته شدن یا بعث اجساد” که در کتب الهی ذکر شده است

و کالبد الهی، فاضله ی زیبا و خوشایند یا هائله ی قبیحه که محل ظهور حق تعالی و عقول ملائکه است نیز به عالم مثال ثابت می شود.

مراحل و منازل سیر و سلوك عرفا
توصیه برای مطالعه

و هر کدام از عقول را کالبدهای فراوان است به صورت مختلف که مخصوص است به آن عقل ، و آن صور را مظاهر مختلف است

که در عالم شهادت و حس به آن مظاهر ، ظهور می کند.

 

وی سپس در حالی که از این موجودات به لفظ “صور مثالی” یاد می کند، اشاره دارد بر اینکه موجودات مزبور که :

پیش داوود ، ظاهر شده بودند تا او را به سهو و خطای او مطلع بکنند نیز، به صور مثالی بوده است.

و مهمان ابراهیم که به وجود اسحاق بشارت داده اند و بعد از آن به شهرستان لوطه رفته آن بلاد را خراب ساخته اند به صور مثالی بوده است.

و بنابراین از طعام ابراهیم نخوردند. و از این بیان ظاهر شد که ادراک کالبد و صور مثالی بر حسب بصر ممکن است.

فقدان جسم ، برای موجودات مثالیه از یک طرف نوعی نقصان است.

زیرا قادر نیستند هیچیک از حواس پنجگانه و سایر مزایای مربوط به جسم را دارا باشند.

اما از سویی سرعتی به آنها می بخشد که حتی به ذهن موجودات مادی هم خطور نمیکند.

جنینان می توانند از در و پنجره ی بسته عبور کنند به علت نداشتن عنصر خاکی ،

قوه ی طی الارض دارند و سرعت حرکت آنها کمی از روح کمتر است.

در آن واحد می توانند از یک طرف زمین به طرف دیگر بروند . می توانند به کرات دیگری که نظیر زمین است بروند.

به خورشید نمی توانند نزدیک شوند چون اشعه اذیتشان میکند

هر جایی هوا بتواند عبور کند جن و دیو و پری هم می توانند عبور کنند.

در جایی که هیچ منفذ نباشد جن و دیو و پری هم نمی توانند عبور کنند.

مثلاً در یک صندوق آهنی که در آن هوا رخنه نکند اینها هم نمی توانند رخنه کنند .

جن می تواند از بعد زمان عبور کند. فکرشان بسیار قویست .

با یک نوع تله پاتی افکار را میخوانند ولی نه آینده و نه گذشته ی آدمیزاد را نمیتوانند بدانند.

در صورتیکه اجازه داشته باشند قوه ی تلقین به آدمیزاد را دارند .

قوه ی خلاقانه ندارند … هر چه دارند ذاتی است و همان است که در خلقت شان گذاشته شده است…

و تا به حال یاد نشده که چیزی از خود اختراع کنند … هوششان خیلی زیاد است … جنبه ی تقلیدشان خیلی قوی است …

با یک  نوع رمزی که دارند ، می توانند افکار انسان را بخوانند… چون همیشه با ما در تماس هستند …

به همه ی زبان های ما آشنا هستند ….احتیاج به تحصیل ندارند…هر چه هستند همان اند…

شوخی  و سر به سر می توانند بگذارند…ولی دروغ ندارند(موضوعی برای دروغ ندارند)…

معایبی دارند بدتر از بشر ولی این چیزهایی که بشر دارد آنها ندارند.

اگر جنی ماموریت داشته باشد می تواند روی افکار یک بشر اثر بگذارد و هر چه دستور بدهد بشر انجام میدهد.

روزی که خداوند بشر را خلق کرد ، فاصله ایی بین جنیان و بشر قرار داد 

که جنیان بدون اذن خدا اجازه ی نزدیک شدن و آسیب رساندن به آدمیان را ندارند.

تماس گرفتن آدمیان با جنیان امکان دارد، البته تحت شرایط خاصی. 

تسخیر جن صحیح است و یک راه مخصوص دارد اما کار شایسته ایی نیست

زیرا انسان را از راه حقیقت دور می کند.

به اراده ی خودشان، آدمیزاد می تواند آنها را ببیند و لمس کند .

می شود از آنها عکس گرفت ، به شرطی که خودشان به این کار راضی باشند.

ولی اگر تسخیر جادوگران و جن گیران بشود ، محدود می شود. فقط به اندازه ی صناعت یا حرفه شان

برای ایشان کار می کنند.  

 

صدر النتالهین صدرای شیرازی، سالک کامل را در مقامی می داند که ” اکثر نفوس مطیع و منقاد (فرمانبردار) ایشان

می شود.” به گونه ایی که بعضی از طایفه ی جن ، در محضر ایشان “ظهور نموده ، از حقایق بعضی امور ایشان را خبر می دهند.” 

سالکی که بدایت راه را پشت سر گذاشته باشد، به مقام “کن” (رسیدن به عالم وجود) می رسد.

پس به عقیده ی ملاصرای شیرازی:

شخصی که به مقام کن رسیده است او را به عیان و

مشاهده ی ظاهر می شود وجود عالم

مقداری دیگر از عالم برزخ ، که در آن عالم مثل(فنا نا پذیر)  معلقه قائم به ذات ؛

و ملائکه ی مدبره است، و آن ملائکه را طلسمات جسمانیه ی جمادیه است؛

و ظاهر می شود آن مثل به این طلسمات از جهت کمال مناسب که آن مثل را به مظاهر بعضی از عقول است.

 

صور مثالیه ، به رغم فقدان جسمیت، باز هم قادرند که در عالم ماده تاثیر کنند، و اشیای مادی را 

از جایی به جای دیگر منتقل کنند.

اگر اجازه داشته باشد ، می توانند اشیاء و اوزان را حمل و جابه جا کنند ؛ 

بدون اجازه ی خدا نمی توانند چیزی را از جایی به جای ببرند(مثل پول و گنج) و 

جن گیرها دروغ می گویند  . خبر می توانند بدهند، با آنها می توانند تماس بگیرند،

اما اینکه اشیائی بیاورند، خیر!

خبر دادنشان هم تحت کنترل و اجازه است. اصولاً چون مخلوقند، محدودند، منتهی 

بیشتر از بشر عادی می بینند. مثلاً گرگ هم چیزهایی در اعماق زمین میبیند که ما نمیبینیم .

مشخصات-جن-و-صور-مثالیه
مشخصات-جن-و-صور-مثالیه

شاهد عینی بر اینکه جن می تواند روی اشیاء مادی در این دنیا 

اثر بگذارد و آنها را جابجا کند ، حضرت علامه طباطبایی است.

 و چه کسی مصدق تر و موثق تر از ایشان ؛ 

آنجا که در گفت و گویش با حضرت علامه سید محمد حسین  حسینی طهرانی می فرماید:

در مجلسی برای آنکه نشان دهند که اجانین از در بسته وارد می شوند 

و اشیائی را که بخواهند ببرند می برند؛ رد صندوقی را که در آن 

بقچه ی رخت و لباس بود قفل حسابی و کتابی زدند و علاوه بر آن 

یک مرد چاق قوی هیکل هم روی صندوق نشست.

در عین حال فورآ دیدند بقچه های لباس در بیرون صندوق است، و چون 

در صندوق را باز کردند دیدند صندوق خالی است؛ 

و معلوم شد در آن واحد ، اجانین بقچه ها را بیرون آورده اند.

و این قضیه چشم بندی نبوده است.